سفارش تبلیغ
صبا ویژن

توسعه سینمای فاخر

 

آن که مردم را به خدا خواند و خود به کار نپردازد ، چون تیرافکنى است که از کمان بى‏زه تیر اندازد . [نهج البلاغه]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?

دوشنبه 87/10/9  ساعت 8:0 صبح

مصاحبه

مصاحبه با علی روئین تن؛ کارگردان فیلم دلشکسته

س- برای شروع بفرمایید چند دقیقه از فیلم کم شده است؟

ج- ما این فیلمی که آماده کردیم برای جشنواره فجر به هر حال مشکلاتی در آن دیده شد که نشستیم و با تفاهم کوتاه کردیم.

س- شما گفتید که این کم کردن به فیلم ضربه زده است درسته؟

ج- بله ضربه زده است.

س- آیا صحنه هایی که کم شده از درام کاسته است؟

ج- صد در صد.

س- چرا از دو سوم به بعد فیلم همه حضور دارند مثلاً دختر های دوست نفس در مراسم عزاداری حضوردارند؟

ج- یک علت آرمانی دارد و یک علت اجرایی که علت اجرایی را توضیح نمیدهم. اما در مورد علت آرمانی من می خواستم در آخر فیلم وقتی به اون مقوله بزرگ می رسیم یک رستاخیز ملی بر قرار کنم. یک آتشکده ملی یعنی کلیشه فارسی وجود داشته باشد که همه آدم ها زیر آن باشند.

س- در نقد منفی که الان از فیلم وجود دارد گفته شده گیرم که نفس و امیرعلی متحول شدند، دوستان نفس کی متحول شدند؟

ج- من احساس می کنم که حتی لائیک ترین آدم ها توی این مملکت موقعی که پایشان به مانعی گیر می کند یاد حضرت ابولفضل می کنند. احترام به اسوه ها ربطی به دیدگاه ندارد.

س- از بعد دیگر وارد شویم .الان در فیلم های ارزشی ما کارگردان هایی مثل شما چرا فکر می کنند باید چند نکته علیه نظام مطرح شود تا بیننده پا به پای فیلم بیاید؟

ج- من ادعا نکردم فیلم ارزشی ساخته ام من فیلم ساخته ام با آرمان های خودم و اعتقادات خودم.

س- در سینمای جهان اعتقاد دارند اگر گناهان، بدی ها و سیاهی های جامعه را مطرح کنند مفید است . . .

ج- من موافقم . . .

س- اما در فیلم دینی از نوع ایرانی (چون جهان هم فیلم دینی دارد) نشان دادن گناهان مطرود است. نشان دادن باغ که مجلس لهو و لعب است خودش موضوعیت دارد یا صرفاً قصد نشان دادن دوستان نفس را داشتید؟

ج- معتقدم شما زمانی که می خواهید هر مقوله ای را نشان دهید برای تحلیل و به دست دادن معنی آن باید آنتی آن را نشان دهید یعنی از ضدیت به اصل برسید من می خواستم با استفاده از دو اندیشه در فلسفه ( آرمان طلبی و مدینه النبی در اسلام)  از طریق دو آدم متفاوت که شاخص جامعه شناسی هستند، این را نشان دهم.

س- آیا مدیوم سینما پارامترهای لازم را برای نشان دادن تغزل دارد؟

ج- تغزل و ادبیات لایتناهی و تصوری است ولی سینما عنیت است. من دارم تلاش می کنم یک انتزاعی در این مسئله به وجود آورم.

س-  دیالوگ ها قشنگند اما سنگین نیستند؟

ج- ما نباید خود را با سلیقه مخاطب کوک کنیم . هنر سلیقه ساز است. من دارم سلیقه جدیدی می سازم.

س- شما پیشینه تئاتری دارید تحصیلات شما هم تئاتری است . . .

ج- نه من سینما هم خوانده ام . . .

س- این دیالوگ ها در فیلم ها مرسوم نیست. این بر نمی گردد به پیشینه تئاتری شما؟

ج- پیشینه سینمایی من همراه با سابقه تئاتری است.من احساس می کنم این برداشت من از درام مدرن است.مشکل ما این است که جامعه ما در گیر درام سنتی است. هنوز در دانشگاه های ما درام سنتی تدریس می شود. در حالی که درام نویسی دنیا درام کریر و دورسل را بررسی می کند. الان درام نویس های دنیا در قید منحنی درام نیستند. در قید دراماتیزه  کردن یک روایتند و من هم این کار را کردم.

س- یکی از نقاط قوی فیلم این است که یک جاهایی بدون این که تماشاگر بفهمد درام را نشان می دهد مثلاً علاقمند شدن امیرعلی به نفس . .

ج- ببینید این دل بستگی یک سیری دارد. وقتی این ها تعدیل می شوند، همراه می شوند.

س- این اصلاً گل درشت نیست. آخرش هم که نفس نامه را به امیرعلی می دهد همه چیز باور پذیر است. چرا؟

ج- خب. سیری اتفاق می افتد.

س- وقتی به باغ می روند، صحنه رقص اصلاً نشان داده نمی شود و فقط پلان کوچکی در ذهن امیرعلی است . . .

ج- خب این فضا سازی است. اگر نشان داده می شد قبح قضیه از بین می رفت. من می خواستم سرکنم به ضعف ها . نه این که آن ضعف ها را تایید کنم .

س- چرا پایان فیلم این قدر طولانی است؟ این قدر که برای تماشاگر یک حالت شعاری پیدا می کند.

ج- ما گیر کردیم توی این مملکت. هر کاری بکنیم یک شبهه ای بر می انگیزد. روشن فکر ها می گویند این فیلم عام است. عامه می گویند روشنفکری است. مذهبی ها می گویند، ضد دین است و ضد دین ها می گویند مذهبی است.این فیلم آیینه روشن نماست و کژی ها را نشان می دهد. عده ای مقابل آیینه موضع می گیرند.

س- من فضا را کمی عوض کنم؟

ج- عوض کنید.

س- موقع فیلم برداری عجله داشتید؟

ج- عجله هم داشتیم.

س- درمقابل کلانتری یوسف آباد خودروی 206 می ایستد و به دوربین زل می زند.آیا نمی شد دوباره برداشت کنید؟

ج-  ما دو ساعت کلانتری را داشتیم. آفتاب داشت می رفت.

س- جواب را گرفتم. وقتی نفس با امیر علی همراه می شود بیننده حدس می زند که نفس عوض خواهد شد...

ج- قطعا همینطور است.

س- چرا برای امیر علی این روند ترسیم نمی شود؟

ج- هر دو به تعادل می رسند.

س- ما تغییر امیر علی را نمی بینیم.

ج- امیر علی وقتی علاقه مند می شود. به  همه چیز پشت می کند.

س- ولی در ظاهر تغییری احساس نمی شود.

ج- خیر ظاهرش هم تغییر می کند. اگر  دقت کرده باشید، تی شرت می پوشد. نرم تر می شود.

س- چطور به بیتا بادران رسیدید؟ چند تست گرفتید؟ ایشان از میان چند نفر انتخاب شد؟

ج- بیتا بازیگر دوستداشتنیه. شاگرد خودم بوده. تئاتر با هم کار کردیم. او را آزمودم. بازیگری  که در قید طول بازی نباشد و به عمق نقش بیاندیشد من با او کار می کنم. بادران یک بازیگر کامل زن سینمای ایران است.

س- پس او از اول مشخص بود؟

ج- من بر اساس بازیگر فیلم نامه نمی نویسم. من نگاه  کردم چه داشته هایی دارم. دیدم یک گروه تئاتری دارم که دوستشان دارم. همه در این کارند. به نقش بخورند استفاده می کنم.

س- تصادف در فیلم نامه امری مطرود است و جنبه منفی دارد. در این فیلم تصادف خیلی زیاد است. استاد رضوی اتفاقاً دوست پدر امیر علی است. اتفاقاً در رشته ای تدریس می کند که امیر علی در آن رشته وارد دانشگاه  شده است. اتفاقاً استاد امیر علی است و . . .

ج- کل درام و سینما یک قرارداد است. در دلشکسته  نقش ها  آدم هائی  نیستند که عینیت دارند. آن ها  آرمانند استعاره و نمادند. ما معضلی داریم در بحث دین . من اعتقاد دارم در کنار روحانیت ، ما نیاز به یک روشنفکر داریم. در طول تاریخ هر جا روشنفکر دینی آمده توجه جوانان خیلی بیشتر شده . بزرگی  روحانیت قابل  کتمان نیست ولی حضور علی شریعتی به عنوان یک روشنفکر دینی جریانی را به وجود می آورد که زیر و رو می کند. استاد رضوی یک روشنفکر دینی معاصر است. جامعه ما نیاز به استاد رضوی ها دارد. افرادی که جنگ رفته و زلال هم باشند.

س- سوال آیا در فیلم شعار داده نمی شود؟

ج- بله. در جلوی دوربین همه شعار می دهند .این فیلم در فیلم  است و شعار مقابل دور بین داده می شود.

س- برخی نقش ها بود ونبود شان فرق نمی کند. مثل مادر نفس.

ج- بله مادر نفس از لحاظ درامی  بدرد ما نمی خورد ولی  اگر نبود کانون خانواده نبود.

س- شخصیت هایی هستند که خیلی سفید و روشن هستند، مثل سردار . . .

ج- همین شخصیت سردار را خیلی ها زیر سوال می برند.از نظر من خیلی از بچه های جنگ الان دنبال سبز کردن و روشن کردن و سازندگی هستند و خود را به رخ نمی کشند.

س- چرا شخصیت منفی در فیلم نیست؟

ج-  چون  در جامعه شخصیت منفی نیست.

س- ممکن است در میان سرداران جنگ کسانی باشند که در باغ می بینیم. . .

ج- من نمی خواستم آدم های جنگ را آن گونه نشان دهم که سوء استفاده می کنند.

س- پیرنگ فیلم خوب است از کجا به این رسیدید؟

ج- من چون با جوانان سرو کار دارم و معلم هستم به این نتیجه رسیدم که هر کدام از بچه ها اصولی دارند و با هر کس که  کار شود مستعد می باشد. چرا باید این جامعه از هم جدا باشند و راجع به هم  ابن  گونه  فکر  کنند؟ من دانشجوی دختری داشتم که همه می گفتند خیلی بی بند و بار است روزی رفتم نماز خانه نماز بخوانم دیدم او هم نماز می خواند. یا روزی در جلسه نقد فیلمی حاضر بودم یک فردی که نام بسیجی را یدک می  کشید با دیدن دو نفر گفت اینها اگر نماز بخوانند خوب است. بعد سر صف نماز دیدیم آنها کنار ما ایستادند.(خنده)

ادامه دارد


نظر شما( )

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عبور در غبار"تحویل سیمافیلم می شود.
کارگاه تحلیل فیلم و "ناخدا خورشید"
برکت" در شورای تخصصی فیلمنامه
[عناوین آرشیوشده]

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

195391

بازدید امروز

72

بازدید دیروز

5

حضور و غیاب
یــــاهـو


 RSS 


 درباره خودم

توسعه سینمای فاخر

تا امروز یک سریال 13 قسمتی که مشارکت داشته ام و دو فیلم سینمایی که حضور داشته ام از تلوزیون پخش شده .کارهایی هم در نوبت است . حدود 40 طرح هم دارم که اغلب آن روی وبلاگ قرار گرفته است. البته مشتری هم پیدا نکرده ...

 لوگوی وبلاگ

توسعه سینمای فاخر

 پیوندهای روزانه


 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 آرشیو

کلمات قصار سینمایی ها
پاییز 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388

 لینک دوستان

پیچک
!!!نگاتیو

لوگوی دوستان





اشتراک